نقد وبررسی سریال کره ای عشق شاهزاده خانم |The Princess' Man

خلاصه ..

سرینگ دختربرادر پادشاهه.. یه دختر پرجنب وجوش وشلوغ که همه ازدستش به عذابن وودوست صمیمی شاهزاده خانم ..سویونگ هم یه پسر متعهد وبا جنمه که به عنوان معلم قرار میشه به شاهزاده خانم درس بده ..از اونجایی که خونواده ی سویونگ وسرینگ با هم قرار ازدواج گذاشته بودن ..سرینگ از شاهزاده خانم تقاضا میکنه تا به جاش پیش این اقا معلم جدید بره تا شوهر اینده اش رو محک بزنه ..از همینجا دوستی این دو نفر شروع میشه ..وسویونگ بدبخت به هوای اینکه دختری که داره بهش درس میده شاهزاده خانمه ..خوش وخندان با خانم دوست میشه .

از طرف دیگه پدرهای این دو نفر با هم شاخ به شاخ میشن وازدواج بهم میخوره ...ودراصل خونواده ها به دشمن های خونی همدیگه بدل میشن ..تا جایی که پدر سویونگ بدبخت به دست پدر سرینگ کشته میشه وسویونگ درصدد انتقام گرفتن برمیاد ..وسرینگ هم قربانی خودخواهی وجاه طلبی پدرش میشه .

***

خب این سریال رو بالاخره تموم کردم ..باید بگم تعریف وتمجید ها بیخود نبود وواقعا سریال قشنگی بود .هرچند به نظر من یکم حوصله سر بر بود مخصوصا که تو تمام سریال همه اش دو جناج برای هم دسیسه میچیدن واین میخواست اون یکی بکشه واون یکی میخواست این یکی رو سربه نیست کنه .....بابا مردیم... تا لحظه ی اخر هم اینها دست برنداشتن ..

اما با نقطه های عطف بسیار بسیار زیادی که داشت انتهای هرقسمت ادم رو وادار میکرد قسمت بعدی رو ببینه ..یه سری ایده های خیلی عالی تو داستان اورده شده بود که مجموعه ی قشنگی از ایده های بی نظیر رو درست کرده بود ..

اینکه کیم سیونگ عاشق دختر قاتل پدرش یعنی سرینگ بشه ..اینکه عشق سویونگ به انتقام تبدیل بشه ..اینکه سویونگ سرینگ رو بدزده وسرینگ جونش رو برای محافظت از سویونگ بده ..یا اینکه مثلا سرینگ رو به عنوان برده به مون شین که خاطرخواه چندین وچند ساله اشه بدن ..خب خیلی قشنگ بود ..هرچند که به نظرم با این ایده های عالی بیشتر میشد بازی کرد ..مثلا قسمت برده شدن سریونگ یا قسمت دزیده شدنش واقعا میشد از اینها کلی صحنه های جالب دراورد ..

میدونید جالبی داستان چی بود ..اینکه تا لحظه ی اخر ادم بدهاشون خیلی باهوش وزیرک بودن ..درضمن با اینکه اصلا از شخصیت سویانگ پدر سرینگ خوشم نمیومد ولی علاقه اش به بچه هاش رو دوست داشتم ..به نظر من تو این داستان با اینکه سعی شده بود سیاه نشون داده بشه ..اما خاکستری بود ..چون بُعدمحبت به بچه ها وخونواده اش رو خوب نشون داده بودن ..واز طرف دیگه مردی که این شخصیت رو بازی کرده بود ..جای احسنت داره ..که به این خوبی تونسته بود چند لایه بودن شخصیت سویانگ رو نشون بده ..

بازیگرها ..

از بازیگر مرد ...سریال ایلجیما رو دیدم ..که تو اونجا هم قشنگ بازی کرده بود ..اینجا هم خیلی خوب ظاهر شد ..مردی عاشق ..فهمیده با درک وشعور بالا ...با اینکه پدرش ناجوانمردانه به قتل رسید ..اما دلش نمیومد به سرینگ سخت بگیره ..اخر داستان اوج بازیگری این اقا بود ..

مون چه وون ..من زیاد فن این خانم نیستم ..خیلی ها دوستش دارم ..من برعکسم ..اما اینجا خیلی خوب ظاهر شده بود ..نقش خوبی هم داشت ..روند شخصیتش هم خوب بود ..از یه دختر شلوغ وخود سر به یه زن درد کشیده وعاشق ..

به نظر من تو تمام این سریال فقط یه نفر اصلا اصلا اصلا قشنگ بازی نکرده بود همین مون شین عاشق سرینگ ابزیرکاه بود ..اصلا حالت صورت وبازیش خوب نبود ..به هیچ عنوان نمیتونستم عاشقانه هایی که برای سرینگ خرج میکرد رو قبول کنم ..با اینکه بازیگر خیلی معروفیه وسریال زیاد بازی کرده اما اینجا اصلا از کارش راضی نبودم ..

کلا سریال خوب اما کشداری بود ..هرچند واقعا نمیتونم به هیچ کدوم از قسمت ها خرده بگیرم ..چرا که اگه این قسمت ها نبود ..نمیشد قسمت های بعدی رو درک کرد ..اما خب برای منی که دنبال عاشقانه ی بیشتری بودم ..یکم خسته کننده بود ..اما با این حال نمیتونم منکر زیبا بودن اثر بشم ..مخصوصا با اون پایان واقع گرایانه ای که داشت ..
درکنار اینها باز هم موسیقی بی نهایت زیبا وحماسی داستان رو تحسین میکنم ..کلا به نظرم موسیقی کره واقعا پیشرفت کرده ..به شخصه نصف اهنگ هایی که تو طول روز گوش میدم ..موسیقی متن همین سریال هایی که میبینم ..

پایان داستان هم بعد از تمام درد وغم هایی که به دل بییننده ریخت منطقی بود ..نمیگم عالی ..اما خوب بود ..هرچند خیلی هم هپی اند نبود ..اما نویسنده سعی کرده بود از مرگ شخصیت ها جلوگیری کنه ..که زیاد هم غمناک تموم نشه ..

بعد از همه ی این توصیفات نمره ی 8.5 رو بهش میدم ..شاید هم 9 ..

آخرین نطرات

هدایت به بالای صفحه

اسلاید شو