عروس قرن

 خلاصه

داستان  خیلی ساده شروع میشه ..از دختری که نمیخواد زیر بار یه ازدواج اجباری بره ومردی که اونقدر مغروره که ازدواج با دختری به اسم یی کیونگ رو فقط به خاطر پیشرفت و تجارت میدونه وبه یی کیونگ به چشم یه عروسک خیمه شب بازی نگاه میکنه و درنتیجه باعث فرار یی کیونگ میشه .

تا تب وتاب مادرو برادر ناتنی یی کیونگ که نمیدونن این فاجعه رو چه جوری درست کنن چون این ازدواج باعث پیشرفت شرکت وزندگیشون میشه واگه این ازدواج بهم بخوره ..دار وندارشون رو از دست میدن .. ..تا پیدا شدن اتفاقی یه بدل به اسم نادوریم ..که یه دختر روستا زاده است وبا مادربزرگ پیرش درکنارساحل زیبای   اقیانوس امورات میگذرونه ..دختری با تلاش وپشتکار ومهربون

وتو این بین ما یه روح عجیب غریب رو میبینم که اصلا نمیفهمیم هدفش چیه ..وازکجا اومده وایا نیتش خیره یا شر ..

خلاصه که نادوریم به جای یی کیونگ وارد زندگی چویی کانگ جا میشه ..پسری مغرور وخودخواه ودرعین حال باهوش وتاجر ..که اولین پسر بزرگ خانواده ی چویی هم به حساب میاد ..

واز همون لحظه های اول بدجوری خرابکاری میکنه ..از مسابقه ی کیک خوری تو خیابون به خاطر برنده شدن یه ال سی دی گرفته ..تا دنبال کردن زنی که پولهاش رو بالا کشیده ..وحتی تا اونجایی پیش میره که لباس ناجور میپوشه تا جلب توجه کنه ..

تو این بین برادر یی کیونگ ..که در به در دنبال خواهر فراریش میگرده ..کم کم عاشق نادوریم میشه ..وتقابل این عشق وعشق تازه پا گرفته ی نادوریم به کانگ جا ..قسمت های جالبی رو میسازه ..

روند داستان ..

همون جور که گفتم خیلی ساده شروع شد ..یه جورهایی هم زود پریدن سر اصل موضوع ..اینکه نادوریم بی پول شده ومجبور مادربزرگش رو با دست خالی عمل کنه ..خیلی بچه گانه  باعث قبول کردن نقش بدل از طرف نادوریم شد ..بعد از اون هم مشکلاتی که نادوریم با بی عقلی وساده بودنش درست میکنه ..تا روحی که مدام تو سریال ظاهر میشه واز یه نفرین قدیمی صحبت میکنه ..اینکه هرکسی همسر اول پسر اول خونواده ی چویی بشه ..کشته میشه ..پس همه چیز دست به دست هم میده تادر پشت پرده اتفاقهای عجیب وغریبی بیفته ونادوریم بی خبر از همه جا تو این بین عاشق کانگ جای مغرور میشه واین حس کاملا دو طرفه ریشه بده  ..

داستان به نظرم تو تمام این شونزده قسمت همچنان قدرتمند وپرهیجان ادامه داره ..تو پس هر قسمتی یه اتفاقی در شرف رخ دادنه که بیینده رو ترغیب میکنه تا داستان رو با تیب خاطر ادامه بده ..مباحث عاشقانه ی سریال خیلی خوب پخش شده ..قسمتی نیست که بیننده احساس کسالت کنه یا از رمنس بی خود وابکی حالت تهوع پیدا کنه ..

داستان ازگذشته شروع میشه ..به زندگی نادوریم میپردازه وبعد هم به زندگی یی کیونگ وکانگ جا ..و تو این بین با سیل عظیم شخصیت ها مواجه میشیم که هرکدوم گذشته ای دارن ودرنهایت این گذشته ها بهم پیوند میخوره ..روند داستان تو قسمت های اخر بازهم به گذشته فلاش بک داره وخیلی خوب تمام رویدادها رو بهم پیوند میزنه ودر نتیجه بیننده حس میکنه با یه اثر کار شده طرفه ..

نکات مثبت سریال ..

اول ازهمه فیلمنامه ی فوق العاده قوی ومنظم ومنسجم سریال ..به نظرم همه چیز سریال سرجاش بود ..هم هیجان انگیز بود هم رمنس ..هم حس کنجکاوی بیننده رو تحریک میکرد هم در عین حال خسته کننده وکسالت اور نمیشد ..از گذشته وحال واینده در کنار هم صحنه هایی اورده شده بود که بیننده رو همچنان تو مشت خودش نگه داره ..

از این جهت به نظرم یکی از بهترین فیلمنامه ها بود

تو این بین ..طراحی صحنه ..لباس ..گریم ..فضا سازی همه به فیلم نامه کمک کرده بودن تا کار خوبی ارائه بشه ..

اما تو این بین میخوام  به نکات منفی سریال برسم

بازیگرها ..نه یکی ..نه دوتا ..چند تا بازیگر کار به نظرم اصلا مناسب این سریال نبودن ..فکر میکنم نقد تنکیوی عزیز رو خونده بودم که گفته بود با اینکه همه چیز عالی بود اما گیرایی انچنانی نداشت ..دقیقا نظر من هم همینه ..با اینکه کار خیلی پرهیجانه ..اما مشکل اینجاست وحدت بازیگرها وفیلمنامه وموقعیت ها با هم خوب از اب درنیومده بود ..

بازیگرهای نقش اصلی مثل کانگ جا ..یا یی هیون ..برادر ناتنی یی کیونگ ... هرچند که بازیگرها میان سال سریال کارشون رو خوب انجام داده بودن اما بازی سه بازیگر اصلی با هم هم خونی نداشت ..با اینکه نمیتونم یه ایراد مشخص رو بیارم ..اما اونجوری که باید دلچسب وعمیق نبود مخصوصا برادر ناتنی یی کیونگ ..که واقعا نتونستم درکش کنم ..

مشکل دوم هم وارد شدن بی مقدمه تو سیر اصلی داستان بود .به نظرم بهتر بود بدل شدن نادوریم رو بهتر باز میکردن ..خیلی ساده شاید هم احمقانه وارد قسمت اصلی داستان شدن .. جوری که اون اوایل کار به نظرم بچه گانه اومد ..اما هرچی جلوتر میرفت روند داستان بهتر میشد ..مخصوصا با حضور روح محافظ ..

موسیقی کار ..

تاثیر گذار نبود ..نه اونقدری که بخوام مدام گوش بدم ..یه اهنگ هم خود شخصیت اصلی کانگ جا خونده بود که هر وقت گوش میدادم یاد سریال تو زیبایی میوفتادم حس داستان از سرم میپرید ..

قسمتی به نام سکانس برترنداشت ..اون جوری نبود که بخوام از لحاظ احساسی درگیر سریال بشم ..مشکل اصلی انتقال حس از طرف بازیگرها بود ..

پایان داستان هم خوب از اب دراومده بود ..با اینکه هپی اند بود ..اما مشکلی باهاش نداشتم ..روح محافظ به ارامش رسید ومعماها حل شد ..از این جهت کار خوبی بود ..

اما دراخر بهش نمره ی 7.5 رو میدم ..با اینکه به نظرم فیلمنامه عالی کار شده بود اما به خاطر حضور بازیگرها واون حس نابی که باید تو داستان درجریان باشه  وتو این سریال کم کاری شده بود ..بهش این نمره رو میدم ..

اما درعین حال پیشنهاد میکنم که تواوقات فراغت این سریال رو هم مد نظرتون داشته باشید ..