نقد و بررسی سریال کره ای کشیش از شیده ی عزیز |Priest

سریال کره ای Priest 2018

با بازی یون وو جین

نام ها: کشیش

محصول: 2018 کره جنوبی از شبکه OCN

ژانر: هیجان انگیز | پزشکی | ترسناک | فانتزی

تاریخ پخش: 03 آذر 1397 –Nov2018 24

قسمت ها: 16 قسمت

روزهای پخش: شنبه و یکشنبه ها

مدت زمان: 60 دقیقه

وضعیت: پایان یافته است جایگزین بازیکن

بازیگران:

Yeon Woo Jin – Jung Yoo Mi- Park Yong Woo

نقد سریال کشیش

یه انسان قادر به انجام هر کاری هست

و این بزرگترین هدیه و برکت خداوند به بنده خودشه

خلاصه داستان :

درباره ی پسر بچه ایه که برای محافظت از عزیزانش ، در برابر شیطان، دست کمک به سمت دین دراز می کنه و فداکاری های زیادی تو این راه انجام می ده .

شخصیت ها :

اوه سومین )یون ووجین ) : یه کشیش کارآموز جنگیر ، که به نظر خنگ و دست و پا چلفتی و دردسر ساز می یاد ، اما به مرور که داستان جلو می ره و گره ها یکی یکی باز می شن . می بینیم که چه شخصیت محکم و قوی و دوست داشتنی داره . که علاوه بر اون استحکام ، شوخ طبع و شاد و سرخوش هم هست .

کشیش مون کی سون (پارک یونگ وو ) : یه کشیش باتجربه و کاربلد تو عرصه جنگیری . مهربون و شوخ و جدی و مسئولیت پذیر توی کارش .

هام اون هو (جونگ یوم) : یه پزشک جراح حاذق و زبردست و با مسئولیت که نجات جون بیمارهاش براش تو اولویت قرار داره . می گه به خدا اعتقادی نداره ، اما در واقع یه جورایی انگار با خدا قهر کرده . با اطرافیانش به شدت مهربون و ملاحظه گر هست . و سعی می کنه تا اونجا که می تونه مراقب همکارهاش باشه تا کمتر بهشون سخت بگذره .

داستان سریال :

داستان این سریال درباره ی یه گروه سازمان یافته ی جنگیریه که زیر نظر کلیسای کاتولیک واتیکان کار می کنند و به صورت رسمی و کاملا محرمانه و سری ، عملیات های جنگیری رو روی متقاضی های تسخیر شده انجام می دن . این گروه از 5 عضو تشکیل شده که هر کدومشون وظیفه ی خاصی رو برعهده داره ، اما همه اشون تو یه چیز مشترکن و اون هم ایمان به خدا و مسیحیه کاتولیک بودنه . یکی از وظایف و در واقع اصلی ترین وظیفه ی این گروه اینه که کاملا مخفیانه عملیات های خودشون رو انجام بدن . اسم این گروه رجیا 634 هست .

این گروه سال هاست که به دنبال گرفتنه یه شیطان قدرتمنده . که سال ها پیش از مهر و مومی که کلیسا براش ایجاد کرده بود فرار کرده . و الآن در حال تسخیر و آزار انسان هاست . در گیر و دار گرفتنه این شیطان ، عملیاتشون با یه بیمارستان و یکی از پزشکان حاذق و زبر دست اون جا که از قضا اعتقادی به خدا نداره ، گره می خوره . و همگی با هم وارد یه هزارتوی عجیب و غریب می شن که خارج شدن ازش تقریبا به اندازه ی 20 ساعت و 16 قسمت وقت می بره .

نقد سریال :

این سریال با سکانس هایی از یه خونه ی بزرگ و قدیمی شروع می شه ، و زنی که به خاطر حاله بدش به تخت بسته شده و پزشک ها و پرستارها سعی می کنند که نجاتش بدن . اما تو همین حین پسر زن وارد اتاق می شه و می گه که یه شیطان وارد بدن مادرش شده و دکترها کاری ازشون برنمی یاد . بعد از بحث با پدرش شبانه به کلیسای نزدیک خونه اشون می ره و از کشیش اونجا می خواد که بیاد و مادرش رو نجات بده . اما اون ها دیر می رسن و مادر اون پسر خودش رو می کشه .

بعد از این سکانس ، یه فلش بک و پرش 19 -20 ساله داریم و به زمان حال می ریم . اون جا می بینیم که اون پسر بچه حالا تبدیل به یه کشیش شده و در حال آموزش برای تبدیل شدن به یه کشیش جنگیره . همونطور که بالا گفتم تو این سریال با یه گروه سازمان یافته و سری طرف هستیم که از طرف واتیکان اجازه ی جنگیری رو دارن . و اوه سومین همون پسر ، کشیش کارآموزه این گروهه و زیر نظر کشیش جنگیر ارشد خودش پدر مون کی سون در حال آموزشه و در واقع داره آخرین مراحل اموزش رو می گذرونه . که درگیر ، گرفتنه یه شیطان قدرتمند می شه و گرفتنه این شیطان یه جورایی با یه بیمارستان و کارکنانش گره می خوره . و اینجوری می شه که دکتر هام اون هو هم وارد داستان می شه . و در کنار این گروه مبارزه ای تموم نشدنی رو برای نجات همکارها و بیمارهاش شروع می کنه .

روند داستان ، واقعا جذاب و گیرا بود و من واقعا از روندش خوشم اومد . فراز و فرود داستان و تعلیق هاش و غافلگیری هایی که در طول داستان برای بیننده ایجاد می شه واقعا جذاب بود و واقعا بعضی جاها باعث می شد آدم ، یه نفس راحت بکشه . و این هیجان و حس تعلیق که تا آخر واقعا بیننده نمی تونست پیش بینی کنه که چه اتفاقی قراره بیافته و داستان قراره چه طور تموم شه جذابیت فوق العاده ای به سریال داده بود .

وقتی داستان و اسم سریال رو دیدم ، فکر کردم باز با یه سریال جنگیری مثله بقیه ی این دست سریال ها طرف هستم . اما این سریال واقعا دیدم رو عوض کرد و یه دیدگاه جدید در مورد این موضوع تو ذهنم ایجاد کرد . درسته که این سریال هم یه سریال درباره ی جن و جنگیریه ، اما راهکارها و سازمان یافته بودن عملکردشون واقعا چشمگیر بود و جذابیت و تازگی زیادی به داستان اضافه کرده بود .

این که برای انجام جنگیری یه برنامه ریزی و نقشه ی کامل می ریختن و هر کدوم از اعضای گروه وظیفه ی خاصی رو بر عهده می گرفت و استفاده از دستگاه ها و تکنولوژیه جدید و حتی یه محل مخصوص برای این کار چیزی بود که من تو هیچ سریالی ندیده بودم . و یکی از نکات مثبت این سریال بود .

دوستی و حمایتی که بین اعضای گروه وجود داره و همینطور برومنس فوق العاده ای که بین دو کشیش داستان وجود داره و جو شاد و فانی که بینشون برقراره واقعا جذاب و نو بود . اکثرا تو این نوع فیلم ها و سریال ها ، کشیش های جنگیر رو افرادی خشک و سرد نشون می دن که همیشه تنها هستند، اما اینجا یه همچین فضایی بر سریال حاکم نیست . و واقعا خیلی جاها حرکات و دیالوگ های بین افراد گروه و مخصوصا بین دو کشیش شما رو به خنده می اندازه .

علاوه بر جو دوستانه و حمایتگرانه حاکم بر سریال ، این سریال عاشقانه های جالب ، جذاب و فراموش نشدنی داره ، که واقعا من رو شوکه و شگفت زده کرد . شما تو این سریال با عاشقانه ای روبرو می شید که اصلا انتظارش رو ندارید و تو هیچ سریالی هم مثلش رو ندیدید . یه عشق زیبا و پاک و یه عاشقانه ی پر از فداکاری و وفاداری . من عاشقانه ی کار رو هم واقعا دوست داشتم . و باز هم یکی از نکات مثبت کار می دونمش . در کل سریال از یه فیلمنامه ی خوب و مستحکم برخورداره و نویسنده خیلی خوب در طول سریال ذهن و فکر و احساس بیننده رو به بازی می گیره و با خودش همراه می کنه.

همونطور که قبلا هم اشاره کردم ، شما موقع دیدن این سریال انگار وارد یه هزارتو می شید ، که خارج شدن ازش فقط توسط همراه شدن با ذهن خلاق نویسنده امکان پذیره ، خوب باید بگم بعضی از بیننده های سریال از این ایده ی هزارتویی سریال خوششون نیومده بود ولی به نظر من که جذاب بود و من ایده ی نویسنده و روندی که برای پرورش و به بار نشوندن ایده اش به کار گرفته بود رو واقعا دوست داشتم .

تحلیل داستان : ( اسپویل )

قبل از این که این بخش رو بخونید باید به اطلاعتون برسونم که بخشی از متن این قسمت ، تو نقد سریال مهمان هم تکرار شده ، چون موضوعاتشون مثل هم بود ، و این که شاید یه عده هر دو نقد رو نخونند و بر حسب علاقه اشون یکی از نقدها رو بخونند ، لازم دونستم که این بخش رو تو هر دو نقد تکرار کنم . این از اولین نکته . و دومین نکته ای که قبل از خوندن مطلب زیر باید بهتون بگم اینه که من تو این قسمت به دیدگاه یهودیت درباره ی اجنه هم پرداختم و دلیلش اینه که همونطور که احتمالا می دونید مسیحیان دو کتاب مقدس مرجع دارند ، یکی عهد عتیق و دیگری عهد جدید ، کتاب عهد عتیق در واقع همون تورات یهود هست و چون تشابهات زیادی در این مسئله بین این دو دین وجود داره ، لازم دونستم یه توضیح کوتاه هم درباره ی دیدگاه این دین درباره ی این موضوع خاص که ایده ی بسیاری از فیلم های سینمایی و سریال ها هست بدم .

از اون جایی که ممکنه مابین بیان بعضی نکات ناخواسته به بعضی قسمت های سریال هم اشاره بشه ، به افرادی که به اسپویل شدن داستان سریال حساس هستند توصیه می کنم ، این قسمت رو قبل از دیدن سریال مطالعه نکنند .مخصوصا از قسمت " مفاهیم بیان شده در سریال " به بعد .

از نظر اسلام : خوب درباره ی واژه ی جن که همه فکر می کنم بدونند یکی از آفریده های خداونده که از آتش خلق شده و بدنش در حالت عادی به صورت ماده و قابل مشاهده برای ما انسان ها نیست.

اجنه پیش از انسان خلق شدند اما ، مانند انسان دارای شعور و اختیار و تکلیف هستند و هدف از خلقتشون همانند انسان ، عبادت و بندگی خداونده . اون ها هم مانند باقیه موجودات در قیامت برانگیخته می شند و ممکنه مومن ، یا کافر و خوب یا بد و.... باشند . همونطور که می دونید این موجودات اصولا با ما انسان ها کاری ندارند ، در واقع اصلا اجازه ی نزدیک شدن و ایجاد مزاحمت برای ما رو ندارند و یه حجاب و فاصل به فرمان خداوند بین دنیای ما و اون ها وجود داره . البته این اصل رو جنیان مسلمان کاملا رعایت می کنند ، اما تو این دنیا جنیان بی دین و کافر هم وجود دارند ، که مشکلاتی که اکثرا برای انسان ها به وجود می یاد از طرف همین قسم از اجنه است .

البته حتی همین جنیان هم در حالت عادی پیرو همون اصل اول یعنی ممنوعیت نزدیکی و ایجاد مزاحمت برای انسان ها هستند ، چراکه قدرتی فرای قدرت های دیگه این مرز رو بین دنیاها ایجاد کرده و اون قدرت الهیه و هیچ کس توان مقابله با این قدرت رو نداره حتی اگر منکرش باشه . مگر اینکه خود انسان کاری انجام بده که موانعی که خداوند برای ممانعت این جنیان برای نزدیکی به انسان ها ایجاد کرده از بین بره . که از جمله ی این اعمال توهین و اهانت به قرآن کریم و نام های پروردگار و بعضی مواقع ترک واجبات و انجام محرمات و وارد شدن به حوزه هایی از علم ماوراء که در اون تخصصی ندارن و .... است . این اعمال و اعمال دیگه ای مانند این ، باعث از بین رفتن موانع و سوءاستفاده ی این جنیان از این فرصت برای آزار و اذیت انسان ها می شه .

انسان هایی که مورد آزار و اذیت قرار می گیرند ، رو جن زده می گن ، اما درباره ی مفهوم جن گیری ، خوب همونطور که بالا بهش اشاره کردم ، در صورت مزاحمت و آزار و اذیت اجنه ، راه های مختلفی هست ، که افراد خاصی که درباره ی این امور تحقیق و علم آموزی داشتند ، با ارائه راهکارهایی این مزاحمت ها رو برطرف و در واقع موانع برداشته شده رو دوباره سر راه اجنه قرار می دن تا از اذیت و آزار انسان ها دست بردارند . جن گیری رو در اسلام تطهیر جسد می گن و کسی رو که جن زده است ممسوس ) لمس شده ( و اذکاری که بر شخص ممسوس خوانده می شود را رقیه می گن و کسی که جن گیری رو انجام می ده راقی . در هر صورت امکان مشاهده ی این پدیده واقعا وجود داره ، اما بیشتر از 70 درصد مراجعینی که ادعای جن زدگی دارند ، جن زده نیستند ، بلکه توهم این موضوع برای اون ها ایجاد شده .

اما درباره ی پدیده ی تسخیر ، از نظر اسلام اجنه اصلا و ابدا توانایی تسخیر روح و جسم انسان ها رو ندارند ، بنابراین پدیده ی تسخیر در اسلام کاملا رد شده است . اون افرادی که بهشون جن زده گفته می شه ، همونطور که قبلا هم اشاره کردم از آزار و اذیت اجنه آسیب می بینند ، هم آسیب روحی و هم آسیب جسمی . اجنه نهایت کاری که می تونند بر علیه انسان ها انجام بدن ، فقط و فقط آزار و اذیته ، اما تسخیر به هیچ وجه امکان نداره ، اتفاق بیافته .

در مورد شیطان هم یه توضیحی بدم ، خیلی ها فکر می کنند که شیطان فرشته بوده و بعد از نافرمانی دربرابر خداوند از درگاه پروردگار رانده و طرد شده . اما در واقع اینطور نیست ، شیطان در واقع یکی از اجنه بوده که به مدت 1000 سال خودش رو وقف عبادت پروردگار کرده بود و هیچ گناهی مرتکب نشده بود ، به همین دلیل به مقامی هم تراز با فرشتگان نائل می شه و به همین دلیل در هنگام آفریده شدنه حضرت آدم و فرمان خداوند به فرشتگان مبنی بر سجده در برابر حضرت آدم در بین فرشتگان حضور داشت . اما در این زمان حساس دربرابر فرمان خداوند می ایسته و به خداوند می گه : من از اون برتر هستم ، چطور از من که برتر و بالاتر از اون هستم انتظار داری دربرابرش سجده کنم ؟ من چنین کاری نمی کنم . و اینجاست که خداوند اون رو از درگاه خودش طرد می کنه ، و تمام اون 1000 سال عبادت و بندگیش هیچ می شه . شیطان که مقصر همه ی این ماجراها رو حضرت آدم می دونسته در پیشگاه خدا قسم می خوره که از هیچ کاری برای گمراه کردنه حضرت آدم و فرزندانش فروگذار نکنه . و از خداوند می خواد که بهش اجازه ی اینکار رو بده تا به خداوند ثابت کنه که آدم ها لایق اشرف مخلوقات بودن و لایق بندگی خداوند نیستند . خداوند هم که به اشرف مخلوقات خودش اعتماد و باور داشت و جوهره ی وجودیه اون رو می شناخت ، دعوت به مبارزه ی ابلیس رو می پذیره و بهش این اجازه رو می ده ، اما در عوضه این اجازه ، اون رو تا ابد از درگاه خودش طرد می کنه و هیچ راه برگشتی براش نمی گذاره . و اینکه شیطان فقط و فقط می تونه انسان ها رو وسوسه کنه و امکان تسخیر روح و جسم اون ها رو نداره .

و اینطور می شه که شیطان یا ابلیس تبدیل می شه به دشمن قسم خورده ی حضرت آدم و همه ی فرزندانش . و از اون زمان ابلیس به همراه یاران و مریدان و فرزندان وفادارش کمر به سقوط و گمراهی انسان ها بسته و تا به الآن هم از این کارش دست برنداشته . بنابراین اینکه شیطان یاران و زیر دستانی داره هم کاملا تایید شده است . البته همه ی این یاران و زیر دستان از اجنه نیستند بلکه بعضی از اون ها انسان هستند .

عجب از اعتمادی که خداوند به آدم و فرزندانش داشت و عجب از جواب ما به این اعتماد ، گمراه شدن در برابر وسوسه های شیطان کم بود ، تبدیل شدن به یار و مرید اون هم اضافه شده ، عجب از اعتماد خداوند . عجب از عشق خداوند . عجب از ما آدم ها .

جن در مسیحیت :

همونطور که می دونید ، مسیحیت دارای سه فرقه ی اصلیه که عبارتند از : کاتولیک ، ارتدکس ، پروتستان . که در بین این سه مذهب یا فرقه فقط کاتولیک به رهبانیت و تارک دنیا شدن و عدم ازدواج کشیش ها شون تاکید داره . در دو فرقه ی دیگه کشیش ها اجازه ی ازدواج دارند و تارک دنیا شدن نیز مورد قبول نیست . و باز در بین این سه فرقه ، فقط فرقه کاتولیک به تسخیر و جن گیری اعتقاد داره و در مورد اون فعالیت های زیادی انجام داده و می ده .

اونطور که از باورهای مسحیت پیداست ، مسیحیان هم به وجود جن معتقد هستند و به اون ها "ارواح خبیث " یا " ارواح شیطانی " می گن . در بسیاری از آیات عهد عتیق و همچنین عهد جدید به صراحت از شیطان و ابلیس نام برده شده . جن گیری جزء اموری است که کلیسای کاتولیک به صورت تخصصی اون رو انجام می ده . انجمن بین المللی جنگیران برای همین موضوع توسط پدر گابریل آمرث تاسیس شده و پاپ بندیکت شانزدهم نیز از آن حمایت کرده .

همچنین جنگیری تلاش برای خارج کردن جن ، شیطان یا ارواح شرور از شخص یا محلیه که فکر می کنند تسخیر شده . کسی که جنگیری رو انجام می ده ، بهش جنگیر می گن و اکثرا یه شخص روحانیه که از طرف کلیسا تعلیمات و توانایی و قدرت های خاصی رو آموزش دیده . بنابراین مفهوم جنگیری و حلول شیطان در جسم انسان در کلیسای کاتولیک و از نظر مسیحیان کاتولیک ، کاملا پذیرفته شده و امکان پذیره.

در کلیسای کاتولیک این موضوع یکی از موضوعات خاص و مهم اون ها به شمار می ره ، و کشیش هایی رو برای انجام جن گیری آموزش می دن . البته خیلی از روانشناس ها کیس های جن زده رو اکثرا مبتلا به یه بیماری روانی تشخیص می دن وکلا این مسئله رو رد می کنند ، که با توجه به سابقه تقابل علم و دین در دین مسیحیت این مسئله کاملا طبیعیه .

مفهوم جن در مسیحیت با مفهوم اون در اسلام تا حدوی تفاوت داره در کتاب مقدس جنیان گروهی از فرشتگان بودند که علیه خدا طغیان کردند و در نتیجه از درگاه او رانده شدن در مسیحیت به این گروه از فرشتگان به اصطلاح ) فرشتگان سقوط کرده ( هم گفته می شه . همچنین در باور مسیحیان تمام جنیان موجوداتی پلید هستند که رهبر اون ها شیطانه و تلاش میکنند تا با وسوسه کردن انسانها را از راه سعادت و رسیدن به خدا باز دارند این تفسیر با تفسیری که اسلام از جنیان ارائه میده ، دو تفاوت اصلی داره اول اینکه اسلام جنیان را فرشته نمی دونه و اون ها رو موجوداتی جدا از فرشتگان معرفی میکنه و دوم اینکه با این که اسلام به وجود جنهای خبیث به رهبری شیطان که در پی گمراهی انسان هستند اشاره میکنه اما این رو هم بیان میکنه که جنها هم مثل انسان خوب و بد دارند و جنهای با ایمان و مسلمان هم وجود دارند.

جن در یهودیت

برخی دین پژوهان معتقدند آموزه هایی که دربارة جنّ، شیطان و فرشته هست، جزو باورهای اصلی یهودیان نیست بلکه بعدها در اثر برخورد با ادیان دیگر ایجاد شده . مخصوصا اعتقاد دارند بیشترین تاثیر رو دین زرتشتی بر دین یهودیت گذاشته ، اون هم زمانی که یهودیان در بابل به تبعید فرستاده شده بودند . البته باتوجه به اینکه در تورات و داستان فریب خوردن حضرت آدم به صراحت از شیطان نام برده شده می تونیم بگیم که این نظر نادرسته ، مگر اینکه تایید کنیم که تورات فعلی پس از اسارت در بابل نوشته شده.

در هر صورت اولین صحبتی که در عهد عتیق درباره ی شیطان بیان شده ، مربوط به باغ عدن و نحوه ی فریب دادن حوا توسط شیطانه .

بر اساس باورهای یهود جن ها می توانند انسان رو تسخیر کنند به همین خاطر این دین پیروان خودش رو از همنشینی با اجنه نهی می کنه .

البته تورات قدرت زیادی برای جن ها و کسانی که با آن ها ارتباط دارند قائله . یکی از نام های شیطان در فرهنگ یهود عزازیله ،که این اسم ، کلمه ای عبرانی و نام دیوی شرور است که در تورات ذکر شده . این دیوان رو در اصطلاح دیوان" بزشکل" می گن که رئیس اون ها عزازیله ، کسی که در بین فرشته ها عزیز و محترم بود و در عبادت خدا کوشا .

یهودیان هم مثل بعضی مسلمون ها شیطان و جن رو از جنس فرشته ها می دونند که خداوند اون ها رو به خاطر حسادت و نافرمانی از درگاه خودش بیرون راند .

در ادبیات یهود و در مباحث" آخر الزمان یهودی" می توانیم سیر نفوذ شیطان رو کاملا واضح ببینیم . این تفکر آخر الزمانی ، اول به داوری درباره ی فرشتگان عصیانگر ، پیروان بلیعال و مستمه )از نام های شیطان در کتاب مقدس و دین یهود ( و بقیه ی فرشته هایی که از حد خودشون گذشتند می پردازه و در کتاب "عروج موسی" به عنوان آخرین مجازات به مبارزه ای میان خدا و شیطان اشاره می شه . در نهایت در دوران عهد جدید این باور گسترش پیدا می کنه که برپایی پادشاهی خدا همزمان با شکست شیطانه .

یکی از تفاوت های اساسی در جن شناختی اسلامی با مسیحیت و یهودیت اینه که اون ها وجود جنیان خوب و با ایمان رو باور ندارن و واژه ی دیو برای اون ها فقط به معنای جنیان بدکردار و تقریبا معادل واژه ی شیطان در اسلامه.

جن از دیدگاه علم

از دیدگاه علم جنها یکسری موجودات خیالی هستند که توسط ادیان بهوجود اومدن . تا به الآن هیچ تحقیق مستدل علمی و هیچ سند یا عکس معتبری در مورد جن تو نشریات علمی چاپ نشده. ریچارد داوکینز، استاد زیستشناسی دانشگاه آکسفورد، احتمال وجود جن و سایر موجودات ماورا طبیعی را به دلیل نداشتن پشتوانه علمی مساوی با احتمال وجود پلنگ صورتی در دنیای واقعی میدونه بنابراین از دیدگاه علم جن وجود نداره. عکسهایی با عناوین متفاوت از جن در اینترنت و نشریات نا معتبر پخش شده که هیچکدوم واقعی نیست . داستانهایی که از زبان افراد در خصوص جن و جنیان روایت می شه یا افرادی را به عنوان جن زده نام میبرند در علم پزشکی به هیچ عنوان تأیید نمیشه و دلیل اصلی این حالات رو بیماریها و اختلالات روانی اسکیزوفرنی یا شیزوفرنی می دونه .

مفاهیم بیان شده در سریال

در نهایت به نظرم مفهومی که این سریال می خواست به اون بپردازه این بود که تصور نکنید که شیطان به سراغ آدم های بد و بی ایمان می ره ، برعکس شیطان به دنبال انسان های با ایمان و خوب می ره و تا زمانی که اون ها رو در دام خودش نندازه دست بردار نیست . و سعی می کنه از طریق نقطه ضعف هاشون که می تونه دردها و غصه ها و آرزو ها و رویاهای دست نیافتنی شون باشه به قلب و روحشون نفوذ کنه و اون ها رو تحت کنترل و تسخیر خودش در بیاره . بنابراین فکر نکنید که به سراغ شما نمی یاد .

دومین مفهومی که این سریال می خواست بهش بپردازه مفهوم اتحاد و همبستگی برای از بین بردن شیطانه و اعتقاد داشت فقط در صورتی که انسان های خوب و با ایمان در کنار هم قرار بگیرند و بجنگند می تونند در این پیکار پیروز بشند. در واقع نویسنده اعتقاد داشت تنها راهکار برای ایستادن در برابر شیطان و ایادیش اولا، ایمان قلبی به خداوند و دوما ، اراده انسان و اتحاد این اراده ها و با هم ایستادن در برابر شیطانه .

این سریال بیان می کنه که یه انسان هر چه قدر هم که ناتوان و ضعیف به نظر برسه باز هم تواناتر از اون چیزی هست که شیطان و حتی خودش، فکر می کنند ، انسان ها چیزی دارند که می تونه از اون ها در برابر هر بدی محافظت کنه و اون اراده ایستادگی در برابر اون بدی و تاریکیه .

می بینید که این سریال و سریال مهمان با اینکه در ظاهر به یه مفهوم که اون هم مفهوم جن و جنگیری و تسخیر بود اشاره می کنند ، اما دیدگاه ها و راهکارهایی که ارائه می دن با هم متفاوته . به غیر از یک راهکار که در هر دو سریال بهش تاکید می شه و اون ایمان به خداونده .

این سریال کلا لطیف تر و با خشونت کمتری نسبت به سریال های دیگه و علی الخصوص سریال مهمان به این موضوع می پردازه و هر چند که به نظر من حتی سریال مهمان هم اونقدرها ترسناک نبود ، اما اگر به نظر بقیه ی بیننده ها سریال مهمان ترسناک بوده باشه مطمئنا این سریال در مقابل اون یه سریال هیجان انگیز به حساب می یاد و نه ترسناک . در هر صورت دُز وحشت و خشونتش به شدت پایین تر از باقیه فیلم و سریال هایی از این دسته.

نکته ی بعدی که باید بهش اشاره کنم اینه که به نظرم سازندگان این سریال ها با محوریت دین و علی الخصوص دین مسیحیت علاوه بر استفاده از این دین و اعتقادات خاصش ، برای پیش بردن داستان سریالشون ، یکجورهایی جنبه ی تبلیغی هم پشت ساخت سریال هاشون هست . فکر می کنم سیاستگذارهای این کشورها که نرخ بالایی از جمعیتشون بی دین هستند ، بلاخره خودشون هم به این نتیجه رسیدن که بی دینی و اعتقادات ضعیف می تونه نتایج مرگبار و برگشت ناپذیری برای جامعه اشون داشته باشه ، آمار بالای خودکشی و پوچگرایی و بیماری های روانی و انحرافات جنسی و فکری در این کشورها باعث شده ، دوباره به سمت دین به عنوان یه راهکار برای برطرف کردن و حداقل کم کردن این مشکلاتشون برگردند.

و به نظرم این سریال به طور مخصوص به مکتب فکری انسانگرایی یا ) هومانیسم ، اومانیسم ، امانیسم Humanism ) اشاره می کنه و بر اون تاکید داره . تفکری که انسان رو مرکز جهان می دونه و فقط اون چیزی رو که می بینیم باور می کنه و اعتقاد داره اون چیزی که قابل دیدن نیست ارزش وقت گذاشتن و فکر کردن درباره اش رو نداره . و اون چیزی که قابل دیدنه انسانه و در واقع انسان همون خداست و به اندازه ی تمام انسان ها خدا وجود داره . در واقع نماینده ی این تفکر شخصیت دکتر هام اون هوئه ، دکتر هام اون هو بعد از اتفاق بچگیش به این باور رسیده بود که خدایی وجود نداره و تنها کسانی که می تونند برای انسان کاری کنند خودش و بقیه ی انسان ها هستند. و اگر دیالوگ هاش رو مخصوصا در ابتدای سریال با دقت دنبال کنید متوجه این موضوع می شید ، اینکه فقط انسان ها می تونند انسان ها رو نجات بدن و خدایی وجود نداره. و همه چیزه این دنیا رو در پدیده های قابل لمس و دیدنی خلاصه می دونست .

اما این سریال می یاد و به پیروان این تفکر یادآور می شه که پدیده های زیادی تو دنیا اتفاق می افته که هیچ توجیه علمی برای اون ها ارائه نمی شه . بعضی چیزها با حواس پنجگانه ی ما قابل حس نیستند ، اما وجود دارند . باز هم دیالوگ هایی هست که اتفاقا خطاب به خود همین کاراکتر دکتر هام اون هو گفته می شه که همین مضمون رو دارند . و وقتی که دکتر هام اون هو این پدیده ها رو باور کرد ، می یاد و بهش یه راهکار ارائه می ده و می گه می تونی از اون برای غلبه بر پدیده هایی که نمی تونی ببینیشون (که یکی از اون پدیده ها شیطان و اجنه هستند ) ، استفاده کنی و اون راهکار چیزی نیست جز اعتقاد به خداوند و به طور خاص دین مسیحیت و علی الخصوص فرقه ی کاتولیک .

و البته باید اذعان کرد، دینی که بیشترین تلاش رو برای تبلیغ در دنیا انجام می ده و هزینه های گزافی برای این کار می کنه دین مسیحیت و مخصوصا فرقه ی کاتولیکه . امیدوارم یه روزی ما هم برای بهتر و بیشتر شناسوندن دین و اعتقاداتمون تلاشی بیشتر از چیزی که الآن می کنیم ، انجام بدیم . و دین زیبا و مهربون اسلام رو به جهانیان بشناسونیم .

نکته ی دیگه ای که باید بهش اشاره کنم اینه که ، شاید بعضی ها بگن ، دکتر هام اون هو که اصلا به خدا اعتقاد نداشت ، شیطان برای چی دنبال اون بود . در جواب این عده باید بگم که ، اولا همونطور که قبلا هم گفتم دکتر هام اون هو اینطور نبود که به خدا اعتقاد نداشته باشه ، بلکه بعد از اتفاقی که تو بچگیش افتاد ، و کمکی که فکر می کرد خدا بهش نکرده ، با خدا قهر کرده بود ، دقیقا کاری که از یه دختر بچه انتظار می ره . و این قهر با گذشت زمان ، به تصور اعتقاد نداشتن ختم شده بود . اما با ورود گروه رجیا 634 به زندگیش دوباره اون باور قلبی از زیر گرد و غباری که زمانه و غم و درد و غرورش، روی قلبش نشونده بود بیرون می یاد . دوما هدف اصلی شیطان اوه سومین بود نه دکتر هام اون هو . دکتر هام اون هو هم یه وسیله بود برای اینکه به سومین برسه . پسر بچه ای که اینقدر ایمانش قوی بود که برای نجات مادرش با وجود مخالفت پدرش و تو تاریکی شب و تنهایی به سمت کلیسا می دوه و از کشیش مون کی سون و در واقع از خداوند تقاضای کمک می کنه و برای زندگیه مادرش که به مویی بنده به ریسمان دین چنگ می زنه . و حتی با اینکه به قول دکتر هام اون هو خدا به ظاهر کمکش نمی کنه و مادرش در نهایت می میره ، اما هیچ وقت از خدا و ایمانش روی گردان نمی شه و تا آخر پای اعتقاداتش می ایسته .و تو یه بازه ی زمانیه دیگه ، که تو همون شرایط قرار می گیره بدون تعلل و تردید باز هم دستش رو به سمت خدا و دین دراز می کنه و تنها راه چاره برای مشکلش رو همون ها می بینه . و با اعتماد صد در صدی به خداوند تنها راه شکست شیطان رو تلاش و اراده ی خودش و قدرت خداوند در کنارش می بینه .

این تفاوت بین هام اون هو و اوه سومینه . و به خاطر همین ایمان قوی و همیشگیشه که شیطان روش زوم می کنه و به دنبال این هست که تسخیرش کنه و به دستش بیاره . هام اون هو بعد از گذروندن اون تجربه ی تلخ تو کودکیش با خدا قهر می کنه و اون رو انکار می کنه ، اما اوه سومین محکم تر و با اعتقادتر در راه ایمان به خدا قدم بر می داره . و اونجایی که تصمیم می گیره برای نجات عزیزش ، از خود اون شخص هم بگذره و خودش رو تمام و کمال در اختیار خداوند بگذاره و در واقع روح و جسمش رو به تسخیر خداوند در می یاره ، اون موقع است که تیر خلاص رو به شیطان می زنه ، و باعث می شه اون با عصبانیت و پیگیریه بیشتری به دنبال به دست آوردنش باشه . در ادامه ی همون وعده ای که در پیشگاه خداوند به خداوند و حضرت آدم می ده و اون این که " شیطان گفت : به من بگو این کسی که او را بر من بزرگی و شرافت بخشیدی برای چه بود؟) سوگند باد که اگر مرا تا روز قیامت (که آخرین مدت حیات نسل اوست) مهلت دهی همه اولاد او را- جز اندکی- لجام خواهم زد . (و گمراهشان خواهم کرد" . " پس بدان سبب که مرا به بیراهه افکندی حتما در کمین آنها بر سر راه مستقیم تو خواهم نشست" . " آن گاه از پیش رو و از پشت سرشان و از طرف راست و از طرف چپشان بر آنها میتازم، و بیشترشان را شکرگزار نخواهی یافت" . " گفت: پروردگارا، به سبب آنکه مرا گمراه ساختی، من ( هم گناهانشان را( در زمین برایشان میآرایم و همه را گمراه خواهم ساخت" . " مگر بندگان ویژه و برگزیدهات از آنان - که مرا بر ایشان راهی نیست" .

و در آخر باید اضافه کنم ، حقیقتش خود من به شخصه وقتی خودم رو جای یکی از اون افرادی که بی دین هستند می گذارم ، و خودم رو در اون راه و روش تصور می کنم ، حس خفقان و سرگردانی و تنهایی تموم نشدنی بهم دست می ده و این فکر که اصلا من اینجا و تو این دنیا چه کار می کنم حتی یک دقیقه هم دست از سرم برنمی داره . به همین دلیل ، بعد از این تصورات همیشه خداوند رو به خاطر حضور پررنگ و همیشگی و درخشانش تو زندگیم و در واقع ثانیه ثانیه هام تشکر می کنم . یه جایی تو این سریال هست که رئیس شین برای کشیش مون کی سون خاطره ی اولین دیدارشون رو می گه و حسی که اون موقع از در آغوش گرفته شدنش توسط کشیش مون داشته ، رئیس شین می گه ، اون لحظه حس کردم خدا بغلم کرده و دلداریم می ده .

حقیقتش وقتی این دیالوگ رو شنیدم دلم واقعا لرزید ، آخه ، برای خودم هم بارها پیش اومده که این حس رو داشتم . تو لحظات و دقایق و ثانیه هایی که فکر می کنی تنهاترین انسان روی زمین هستی ، قلبت سنگین شده و بغض بیخ گلوت رو گرفته ، دقیقا همون لحظه حس می کنی قلب و روحت گرم می شه ، دقیقا حسی که از در آغوش گرفته شدن بهت دست می ده ، اما لطیف تر و آرامش بخش تر و صدایی که انگار در گوش قلبت می گه غصه نخور ، آروم باش من اینجام . من همیشه همینجام . من تنهات نمی ذارم ، حتی اگه همه ی دنیا تنهات بذارن و رهات کنند هم ، من این کار و نمی کنم . اون موقع است که ذوق می کنی و به خودت می گی ، آخ جون ، این خداست ، خداست که داره باهام حرف می زنه . خداست که من رو بغل کرده .

کلا تو این سریال پره از این حس ها و لحظات نابی که شاید با یه سکانس و یه دیالوگ تو رو در بر می گیره و می گی آره ، منم این حس رو داشتم . منم این رو تجربه کردم . و یه جاهایی می گی آیا من هم اگه تو این شرایط قرار بگیرم می تونم یه همچین از خودگذشتگی هایی انجام بدم . آیا می تونم برای عزیزانم این کارها رو بکنم و یا برای نجات انسان های غریبه اینطور از خودم و روحم و جونم بگذرم . دنیا پر از عجایبه هم دنیای درون ما و هم دنیای بیرون و تو با این سریال بخشی از این عجایب رو حس می کنی . برای من که بدون اغراق اینطور بود . امیدوارم برای شما هم همینطور باشه .

نکات منفی :

نکته منفی که بخوام بهش اشاره کنم به ذهنم نمی رسه ، به غیر از اینکه سریال ost ، خاصی نداشت که بشه به عنوان شناسنامه ی کار ازش نام برد و فقط آهنگ های بی کلام تو سریال استفاده شده بود . این تنها نکته ی منفی ایه که به ذهنم می رسه . چون به نظرم داشتن آهنگ های باکلام زیبا خودش می شه معرف سریال و گاهی اوقات شنیدنه یه آهنگ آدم رو به حال و هوای همون سریال یا فیلم می بره ، بنابراین می شه گفت یه ost خوب برای یه سریال یا فیلم مثل یه برگ برنده می مونه . که این سریال فاقد اونه .

بازی بازیگران :

این سریال هم تیم بازیگریه خوب و قوی ای داشت . همه بازیگرهای توانایی بودن که به خوبی از پس ارائه نقش خودشون بر اومده بودند . یون ووجین که تو نقش اوه سومین ، کشیش کارآموز ظاهر شده بود ، مثله همیشه کارش عالی بود و نقشش رو عالی از آب در آورده بود . من که مثله همیشه از دیدن بازیه فوق العاده اش لذت بردم . جونگ یومی هم که نقش دکتر هام اون هو رو بازی می کرد ،کارش خوب بود . بازیگر نقش کشیش مون کی سون رو من برای اولین بار بود که بازیش رو می دیدم . اما ایشون هم واقعا گل کاشتن و عالی نقششون رو در آورده بودن . در کل همه ی بازیگرهای سریال خوب و عالی بودن . چه بازیگرهای اصلی و چه بازیگرهای فرعی و بازیگرهایی که تو هر قسمت و با شروع داستان جدید ، تغییر می کردند .

سکانس مورد علاقه : (اسپویل )

اگر به اسپویل شدنه سریال حساس هستید توصیه می کنم این قسمت رو هم بعد از دیدن سریال مطالعه کنید .

این سریال یکی از سریال های مورد علاقه ی منه بنابراین ، با سکانس های به یاد موندنیه زیادی تو این قسمت روبرو می شید .

-سکانسی که بعد از جنگیریه دکتر سونگ همه ی گروه دور هم جمع شدن .من فضای این سکانس رو واقعا دوست داشتم .

-سکانسی که اوه سومین ، تو بیمارستان برای اون پیرزن سرطانی درباره ی خودش و هام اون هو صحبت می کرد. اما در واقع داشت با هام اون هو حرف می زد و ازش معذرت می خواست و گریه می کرد ، واقعا دردناک و تاثیر گذار بود ، من که حسابی باهاش گریه کردم .

- سکانسی که تو آخر قسمت 12 اوه سومین از رویا بیدار شد و هام اون هو رو بالا سرش دید ، بغلش کرد و گریه کرد هم واقعا تاثیر گذار و دردناک بود .

- سکانسی که اوه سومین انتخاب کرد به جای اینکه با چاقو هام اون هور و بکشه تا از رویا خارج شه ، به قلب خودش با چاقو ضربه زد رو هم واقعا دوست داشتم ، هم انتخابش رو و هم خود سکانس رو .

- سکانس جنگیری هام اون هو ، مخصوصا اون جایی که اوه سومین برای آخرین بار بغلش کرد .

دیالوگ مورد علاقه : (اسپویل )

اگر به اسپویل شدنه سریال حساس هستید توصیه می کنم این قسمت رو هم بعد از دیدن سریال مطالعه کنید .

این سریال پر از دیالوگ های خاص و زیبا و به یاد موندنیه . که بعضی از اون ها رو تو این قسمت براتون عنوان می کنم .

- تو این دنیا ، چیزای خاصی وجود داره که منطق نمی تونه جوابی براشون پیدا کنه . ولی فقط به دلیل اینکه توضیحی براشون نیست نمی شه گفت وجود ندارن .

- چون آدم بد و شیطانی بودی تسخیر نشدی ، احتمالا بهت حمله کرده چون خیلی مهربون و با ایمانی . شیطان از نابود کردن چیزای قشنگی که خدا ساخته لذت می بره .

- مهم نیست با چه شیطانی روبرو می شی ، به خداوند اعتماد کن و بهش پیروز شو.

- قبلا این رو نمی دونستم ، ولی گاهی وقتا ، دست هایی که برای دعا بلند می شن بیشتر از درمان پزشکی نتیجه دارند .

- ما مثل سرنوشت ، خدایان ، فرشتگان و شیاطین موجودات قدرتمندی نیستیم . ما تصمیم گرفتیم از مردم ساده با اراده و اعتقادمون محافظت کنیم .

- با توجه به اعتقادمون، می تونیم با دشمن هایی که نمی بینیم ، اونجایی که مخفی شدن مبارزه کنیم . با نیروی همچین اعتقاد و باوری شیاطین هیچ وقت نمی تونند ما رو شکست بدن .

- این جهان با شرارت شیطان رنگ شده ، با اینحال آدمای زیادی هستن که دوست دارن باهاش مبارزه کنند . اراده اون ها ، اراده کوچیک اون ها با هم جمع می شه و امکان شکست دادن تو رو بهشون می ده .

- یه انسان قادر به انجام هر کاری هست . و این بزرگترین هدیه و برکت خداوند به بنده خودشه .

آهنگ های سریال :

سریال آهنگ ها و ost های باکلام نداشت . و بیشتر آهنگ های بی کلام درش استفاده شده بود . که آهنگ اصلی اش یه جورایی من رو یاد آهنگ سریال مدار صفر درجه ی خودمون می انداخت . از این نظر نمی تونم نمره ی خوبی بهش بدم . کاش بیشتر روی آهنگ هاش کار می شد .

پایان سریال : (اسپویل )

اگر به اسپویل شدنه پایان سریال حساس هستید ، لطفا تا پایان دیدن سریال این قسمت رو مطالعه نکنید .

سریال یه پایان خوب و منطقی داره . من پایانش رو به شخصه دوست داشتم . اینکه گروه دوباره کنار هم کارشون رو ادامه دادن در حالی که دکتر هام اون هو هم بهشون اضافه شده بود . با اینکه یه جورایی دردناک بود ، اما زیبا هم بود . این بار هام اون هو بود که می خواست از اوه سومین محافظت کنه .

در نهایت من به این سریال از 10 امتیاز ، 9.5 می دم . دیدن این سریال برای من لذت بخش بود . امیدوارم ، شما هم در صورت دیدن این سریال همون اندازه ازش لذت ببرید .

آخرین نطرات

هدایت به بالای صفحه

اسلاید شو