پادشاه دبیرستان:(در دسته خوب)
خلاصه داستان:

لی مین سوک یه پسر دبیرستانی شیطون و درس نخون و اهل ورزش، مجبور میشه برای 2 ماه نقش برادر 28 سالش رو که قراره یکی از مدیران یه شرکت بزرگ بشه بازی کنه. او مجبوره مدرسه؛ تمرین ورزش و شرکت رو همزمان اداره کنه. یکی از کارمنداش سو یانگ یه دختر 28 ساله مهرون صاف و سادهست که مین سوک با اون دختر احساس صمیمیت میکنه و همیشه هم با شوخیاش سرکارش میذاره.

بصورت اتفاقی متوجه میشه که سویانگ عاشق یکی از مدیرای شرکت به اسم یوجین وو هست. مین سوک خیلی سعی میکنه اونارو بهم برسونه اما یوجین وو پسر خیلی مغروریه؛ از یه جایی به بعد مین سوک متوجه میشه که ای دل غافل انگار خودش عاشق این دختر شده و وضعیتش خیلی پیچیده تر میشه چون مجبوره علاوه بر اداره اوضاع و حفظ رازش از این سویانگ هم حمایت کنه. که البته همه این ماجراها و تجربه ها باعث میشه که مین سوک از نظر عقلی بزرگ بشه و دیگه شبیه بچه های هم سن خودش بی قید نباشه.

حالا ازقضا خواهر سویانگ هم همکلاسیه مین سوک و عاشق سینه چاکشه که البته هیچکدومشون نمیدونن.

رفتار مین سوک تو شرکت خیلی باحاله درعین حالی که باید وانمود کنه آدم جدیه و پرستیژ یه مدیر رو داشته باشه ولی خوب نمیتونه از شخصیت خودش که یه پسر 18 ساله م هست دور بشه و حتی تو موقعیت های جدی و مهم دست از شوخی و شیطنت برنمیداره.
اولا از یوجین وو بدم میومد یه آدم خیلی جدی و سرد که بخاطر بدست آوردن آمار مین سوک به سویانگ نزدیک شد و ادای عاشقارو درآورد ودل سویانگ رو که صادقانه دوستش داشت رو شکست اما در ادامه می فهمیمم که اون یه آدم تنها با یه خانواده از هم پاشیدست و این رفتارش بخاطر همینه.

در واقع اون نمیدونست چه چیزی واقعا حالش رو خوب میکنه و وقتی که فهمید اون کسی که واقعا میتونه تو زندگیش همراهش باشه همون سویانگه ؛ دیگه خیلی دیر شده بود. و سویانگ به طرف مین سوک جذب شده بود.
سریال جذاب و پرکششی بود. آهنگهاشم قشنگ بود و به فضای داستان میومد(مخصوصا من عاشق اون آهنگ بی کلامی بودم که باپیانو بود.)قسمت آخر بد نبود و جنبه فانسریال رو بالا میبرد اما بنظر من اگه داستان رو تو همون قسمت یکی مونده به آخر جمع میکردن خیلی بهتر بود.
سکانس برتر:

بنظرم صحنه ای که سویانگ میاد به مدرسه خواهرش و با مین سوک که لباس مدرسه تنشه روبه رو میشه از جمله سکانس های عالی بود. و همچنین صحنه خواستگاری مین سوک از سویانگ که چون پول نداشت بجای حلقه یه بسته خیلی بزرگ پاپ کرن که میدونست سویانگ خیلی دوست داره رو ربان زده بود و رو زانو نشست و بهش تقدیم کرد.