هل من ناصر ینصرنی؟ایا کسی هست که مرا یاری کند؟ واقعا هس؟بخدا که نیست .. وقتی میرم سراغ نظر سنجی سریال عاشقان ماه دقیقا هل من ناصر.... میاد تو ذهنم توی اون جمع خودمو به کوچه عللی چپ میزنم و سکوت... چرا؟ الان میگم سلام این نقد شاید یه خورده با سری نقدهای قبل سریال عاشقان ماه متفاوت باشه و تا حدودی از تم خوشبینانه بیرون اومده باشه و با دیدگاه جدید نقطه نظر جدیدی به سریال نگاه بشه پس تا اخر همراهیم کنید مرسی... ای خدا جونم چرا همه بی بروبرگشت فن عاشقان ماهن؟هر جا اسم سریال برتر کره ای میاد محاله بعد از هیلر عاشقان نباشه... واقعا یه نفر هم محض رضای خدا ابراز نارضایتی نکرده . چرا؟ من شخصا اخر سر راضی شدم ... قانعم کرد ... تمثیل بعضی سریالای ابکی نبود..ریتم خوبی داشت.. ابهامات اندک.. قبول دارم دلایلی برای ادامه دادن هم به ادم میداد .. ولی عایا بهترین یه مووی باز kدراما بین میتونه باشه؟

از نقد های بیرحمانه با قرض و احساسی متنفرم اینکه سلیقه شخصی وارد نقد بشه و با قصاوت تمام زحمات دست اندرکاران نادیده گرفته بشه... یا چون سبک سریال (مدرن . تاریخی)تو دل منتقد نیس انگ بیخودی به سریال بزنه... شخصا بیشتر فن سریالای مدرنم اخه انعطاف پذیری و احساسات بازیگر توی روز مرگیه دنیای مدرن بیشتر هویدا میشه وو تقصیر هم ندارن خوی سریال تاریخی خشکه بزای مثال یه فرمانده جنگجو که نمیتونه لوس بازی عاشقانه دراره واسه همین همذات پنداری کمتری باهاش میشه هرچقدرهم که عاشق و درمونده باشه بازم درک احساساتی که زیر خر بارها لغت و تعابیر عصا قوررت داده قدیم کره(یه پها .. چوسامیتا پها..) پنهون شده به شدت سخته ورای اغلب سریالای سبک تاریخی یه غم پنهان هس که دل ادمو درد میاره ولی بازم همه ی اینا رو به خودمقبولوندم و مثل یه شخص خنثی که سبک سریال براش مافاتی نداره و فقط تشنه یه اثر معقوله عاشقان ماه رو شروع کردم ..

با این وجود جدای همه ی ترجیحاتی که نادیده گرفتمشون و با ذهنی اماده شروعش کردم.. دست بر قضا نقصان های فاحشی رو درک کردم که ندیدم کسی بهشون اشاره کرده باشه..البته ناگفته نماند بنظرم تاثیر تعریف و تمجید های افراطی هم بود که سطح توقعمو بشدت بالا برد قبل از شروع سریال نقد مریم جان و امونا جان رو دقیق خوندم تمام نظرات و بی تابی دوستان که سریالو دیدن هم خوندم بسیار زیاد مطمئن شدم .. اخه یه نظر منفی هم نبود عجبا .. با سطخ توقع بسیار بالایی سریالو شروع کردم /..

ولی متاسفانه نع عاشقانه سریال نه حس و حال اون ارضام نکرد.. خیلی نقشه های قشنگتری واسه عاشقانش داشتم.. فکر میکردم از اوناس که ادمو دیوونه میکنه وو اولین شوک که بهم خورد فرست کیس زوج اصلی بود . کیس فوق العاده بینمکی یه چیز تو مایه ای سریالای تینجری پسران برتر از گل و تو زیبایی خدای من .. بینهایت بیتحرک و مصنوعی اصن سکانس بدی هم بود حس کیس نمیومد دوست داشتم یه کم عاشقانه جلوتربره و با احساس بیشتری فرست کیس که نقطه عطف اکثر سری های کره ای هس انجام بگیره .. ای عاشقان عاشقان ماه اگه دقیق یادتون نیس میتونین این پارت رو چک کنین یا با فرست کیس سریالایی مثل شکارچی شهر . عشق مخفی مقایسه کنین تا اندکی بنده حقیرو درک کنین

از احساسات و ابهامات عجیبی که حین تماشا سریال حس میکردم مثل اینکه چرا ازدواج با محارم براشون عین اب خوردنه داداش بزرگه که یه جا قشنگ با خواهره لاسید و اعتراف عاشقانه کرد اتفاقا خاست بکیسه خدا نخاس ..توبه توبه اون لحظه عرض غار علیصدر از دهن باز من کمتر بود .. چند بار به خاطر بی قیدی به زنا با محارم به مرز دراپیدن رسیدم ولی حوصله کردم ..

بعد ها فهمیدم توی کره هم مثل فراعنه مصر ازدواج با محارم رسم تثبیت قدرت بوده تا حدودی از کدورتم کم شد ولی بنظرم وارد کردن همچین گدشته درخشانی توی سریال الزامی نداشت اتفاقا اگه نبود شاید اشتهای امثال من به ادامه بیشتر هم میشد این قسمت نقدو که واسه دل خودم گفتم و کلا نادیده بگیریم .. و جزو اشکالات حساب نکنیم

میرسیم به یکی از مشکلات بزرگ اینکه ایده های مثبت تعابیری مثل عشق.قناعت به داشته ها.اعتماد. بخشش به شدت کمرنگ بوددر عوض ایده های منفی که خیلی روتین جلوه داده شدن مثل خیانت. حرص. دعوی قدرت. قتل . مرگ . بی اعتمادی خونریزی بیدلیل.این تفاسیر به شدت توی سریال موج میزد که شخص بنده تمام لحظات به ظاهر اروم سریالو با یه غم پنهون و منتظر یه اتفاق بد سپری کردم.داستان 8 شاهزاده که 6 نفر طمع قدرت دارن دقیقا 6 نفره توی زیر اب زنی و خباثت ازهیچ کاری ابا نکردن .

تم خونریزی انقدر سریاله رو دربرگرفته بود که گاهی ادمو ار اصل قضیه دور میکرد و یه غم منزوی کننده سراسر سریال تو دلم بود.اینا همه به کنار از همه اعصاب خرد کن تر هضم تغییر شخصیت نقش اول مرد سریال بود .. اگه حتی همون یه نفر هم به خوب بودنش ادامه میداد گور بابای بقیه همه رو زیر سیبیلی رد میکردم و میرفت... دریغ اشکال اصلی اینجا بود معدود سریال هایی هستن که مملو ازبی اعتمادی باشن ولی مخض دلخوشی حتی به نقش اول هم رحم نشه اون هم وارد بازی طمع شه..

اگه اون یه نفر هم نباشه که دیگه هیچ ول معتل .. ولی اواخر سریال همه چیز بد شد تنها امیدم هم ناامید شد .. بازمانده اخر هم که از بی اعتباری به دنیا و تاج وتخت حرف میزد از همه بد تر شد.. برادرشو برای تثبیت حکومت خودش تبعید کرد..حاضر شد به عشقش که یه روز به خاطرش میخاست قصرو ترک کنه دست رد زد .. یهو تبل تو خالی شد.. وعده هاش دروغ شدوو کسی که میگفت هیچوقت ولت نمیکنم بخاطر کسب قدرت با یه نفر دیگه ازدواج کرد ... فقط بخاطر شنیدن و شناختن عشق اول دختره از قصر و از خودش روندش انگار منتظره بهونه بود خدا هم 2 دستی تقدیمش کرد..

در واقع انرزی منفی و تعابیر ناامید کننده زیادی تو سریاله هس ت که اخر سر دل ادمو بد جور درد میاره بعضی غم ها مرگ ها شیرین ان مثل وقتی 2 تا عاشق پایبند و ثابت قدم در کنار هم میمیرن مثل پایان هونگیلدونگ .. اما وقتی سو با بیرحمی توی انزوا مرد این غم تلخه.

عشق اموزنده نبود حداقل انتظارشو داشتم شاه بعد از مرگ سو منزوی بشه انقدر پشیمون بشه که از سمتش که عامل ایجاد جدایی با سو شد کنار بکشه .. به مرز جنون برسه تا شاید جبران خطاهاش بشه ولی دوباره توی اینده 5 دیگه سریال سرو مرو گنده روی تخت شاهی نشسته زنشو داره بچه هم داره نامرد..

با خیال راحت فرمانروایی میکنه.خدایی خیلی جا واسه بسط دادن اثبات عشق شاه به سو داشت الحق کم گداشتن 19 قسمتو منتظر وابستگی ها و جنون عاشقانه بودم نشد حداقل بعد از مرگ سو میتونستن یه کم دیوونگی و ازاده بودم شاهو نشون بدن اینکه انقدر پشیمونه که از بند تاج و تخت بیرون بیاد و بقیه زندگیشو ساده زندگی کنه توی عشقش بسوزه .. به نطر من کم عاشق بود ووو کم پشیمون شد وو واقعا دیوونگی که میخاستم نشد .. نکته اموزنده به شدت کم داشت دوستان شما هم به این چیزا رسیدین بازم میگین بهترین عاشقانه رو داره؟ ....

با این وجود ریتم خوبی داشت ابهامات کم .. انتخاب بازیگر عالی پایان به شدت تاثیر گذار.. واسه من اگه اون پایان غیر مترقبه هم نبود دیگه هیچ نمره 7.5 هم نمیدادم سریاله صرفا راضیم کرد نه بیشتر نه کمتر به هیچ عنوان بهترین من همچین چیز ی نیستو نخواهد بود سر جمع نمره 8.8 بهش میدم فقط به خاطر تاثیری که اخر کار روی قلبم گداشت و به معنی تمام قلبمو اتیش زد که این پایان متفاوت یه نقطه قوت غیر قابل انکاره .. من عاشقانه خیلی رویایی تری رو براش تصور میکردم که هیچ کدوم از تصوراتم تخقیق نیافت..

امیدوارم نقدم بی قرض بوده باشه.. از شما دوستان عزیز هم کسی پیدا شه که حین تماشا سریال با من هم فکر بوده باشه..و باور داشته باشه که با وجود این کاستی هاو و کم کاری هایی که گفتم قیاس عاشقان ماه با سریال هیلر کمی بی عدالتی در حق هیلره

(در ضمن این سریال رو فقط به کسایی که دل خیلی خوشی دارن و این خوشیه زیادی دلشونو زده دنبال یه کم غم و غصه میگردن و لامصب پیدا نمیکنن فقط اونها ولا غیر ) پیشنهاد میکنممرسی از نگاه قشنگتون نظر دادن یادتون نره.