سریال ژاپنی یه دختر وسه دلبر

داستان راجع به دختری به اسم میساکی که شیرینی پز قابل اما بی تجربه ایه ..کسی که واقعا عاشق کارشه وبه خاطر کارش چهار ساله با هیچ پسری قرار نذاشته ..حالا بعد از پنج سال جایی که توش کار میکنه بسته شده ومیساکی هم در به در به دنبال کاره ..که برحسب اتفاق عشق قدیمیش رو میبینه ..چیاکی ..یه پسر فهمیده ومهربون وفداکاره که میساکی رو به شهر خودش دعوت میکنه تا تو رستوران خونوادگیشون کمکش کنه ..

کور از خدا چی میخواد ..دو چشم بینا .. به قولی از تو به یک اشاره از من به سردویدن

میساکی هم از خدا خواسته باروبندیل میبنده که مثلا بره با این عشق قدیمی یک طرفه اش زندگی کاریش رو شروع کنه که با برادرهای چیاکی اشنا میشه ...

تاکانا ..سراشپز اصلی رستوران ..که یه ادم بد دهن وبدبین ومغروره ..خلاصه تو اشغال بودن همه چی تمومه ..

وبرادر کوچیکه تاما که مثلا داره درس اشپزی میخونه ولی همه کاری میکنه به جز درس خوندن ..عملا یللی تللی میکنه

حالا میساکی باید با این سه تا برادر دقیقا زیر یه سقف زندگی کنه وتو یه رستوران کار کنه ..اما اوضاع به این راحتی نیست ..

تاکانا از همون اول با میساکی جناق میبنده ..چرا که اصلا دوست نداره کس دیگه ای پاش رو تو رستوران خونوادگیشون بذاره ..اما همینکه کار وشوق وذوق میساکی رو میبینه ..کمی فقط کمی نرم میشه وقبول میکنه میساکی هم درکنارش کار کنه ..

من سریال کره ای وغیر کره ای زیاد دیدم ..ولی این تاناکا از اون گوشت تلخ های روزگاره که لنگه اش رو تو کمتر سریالی دیدم ..سرد یخچالی ..اصولا نمیدونم چرا اینقدر ژاپنی ها علاقه دارن پسرهاشون رو یخ وسرد ومغرور نشون بدن ..این یکی دیگه آس همه اشون بود ..

یادتونه نقد فیلم دخترگرگ نما وشوالیه ی سیاه پوش رو گذاشتم ..این تاکانا خان دقیقا تو اون فیلم هم همین جوری بود ..دارم شک میکنم نکنه واقعا اخلاقش اینقدر نابوده ..

این نقد اون فیلمه ..

وای چقدر فک زدم ..

القصه به پیشنهاد یکی از بچه های سخت پسند این سریال رو گرفتم .تو مای دراما هم امتیاز 8.2 رو داره که از نظر من امتیاز خوبیه ..

اقا شروع کردن همانا وتو یه روز تموم کردن هم همانا ..فکرشو کنید با خستگی تمام تا پنج صبح بیدار بودم ..هرچند قسمت های کوتاه چهل وپنج دقیقه ای داره وکلا ده قسمته ..

روند سریال رو خیلی خیلی خیلی دوست داشتم ..اصولا از این جور سریالها که محبت های زیرپوستی وذره بینی دارن خیلی خوشم میاد ..سلیقه امه دیگه کاریش نمیشه کرد ..

بازیگرهای سریال خوب بودن .. مخصوصا از بازی تاکانا خوشم میاد ..دختره هم با اینکه وقتی شوک زده میشد عجیب رفتار میکرد اما صورت خوبی داشت ولبخند های دل نشینی داشت ..

چیاکی رو نمیدونم قبلا تو چه فیلم وسریالی دیده بودم ..اینجا هم خوب ظاهر شده بود ..واقعا نقش یه برادر بزرگتر که همیشه به فکر خونواده اشه وگاهی خودش رو فدای خونواده میکنه رو خیلی خوب اجرا کرده بود ..

یه حسن خیلی خوبی که این سریال داشت روند تقریبا نامعلوم سریال بود ..مخصوصا که پوستر سریال نمای سه تا از پسرهاست واصلا معلوم نیست که این دختر خانم قراره با کدوم اینها باشه ..به خاطر همین به نظرم نسبت به تمام سریالهایی که دیده بودم ارجحیت داشت ..

اینکه تو پوستر سریالها نقش اصلی رو با دختر داستان میزنن باعث میشه از همون اول هیجان برای دونستن اصل سریال کم بشه ..

یکی از دلایل محبوبیت سریال پاسخ دقیقا همین مخفی بودن مرد اصلی داستانه ..بیننده هم کلی کنکاش میکنه که کدوم مرد قراره به دختر داستان برسه ..

سر این سریال با وجود کنجکاوی زیاد از دوستم سوالی نپرسیدم وبا سریال همراه شدم ..تا بالاخره شاهزاده ی دختر خانم رو جستم ..تجربه ی خوبی بود ..

فضا سازی سریال رو خیلی دوست داشتم .. فضا سازی کره ای ها خیلی مدرن وامروزیه ..اما سریالهای تایوانی یا تایلندی وژاپنی بافت کشور وفیلم وسریالهاشون متفاوته ..درست مثل خونه ی چیاکی ..یا مهمتر از اون رستوران خونوادگیشون ..خیلی فضای دل نشینی داشت ..

از طرف دیگه تمام سریال تو یه جزیره فیلم برداری شده ..دیگه خودتون حساب کنید چه سکانس های زیبایی میتونه تو سریال باشه ..از غروب افتاب لب اب ..تا طبیعت زیباش ..

خیلی تعریف کردم .نه ..؟ اما گول من رو نخورید ..من اخلاق وسلیقه ام خاصه یه وقتهایی از یه چیزهایی خوشم میاد که شاید بقیه خوششون نیاد ..

به هرحال ..اهنگسازی سریال رو هم دوست داشتم ..مخصوصا یه اهنگ غمناک داشت که به سبک داستان میومد ..

اونهایی که مثل من میخوان زوج داستان براشون ناشناخته باشه این قسمت ها رو نخونن ..

****

پایان داستان با اینکه دقیقا تو ده دقیقه ی اخر جمع شد خوب بود ..هرچند توقع داشتم یکم اخلاق تاکانا بهتر بشه ..ولی حسرت به دل موندم ..تا لحظه ی اخر هم بداخلاق وسرد بود ..

ولی خب قشنگی سریال هم به همین سردی تاکانا بود ..نقطه اصلی وجذابیت سریال ..

چرا که با وجود سردیش اما خیلی قشنگ زیرپوستی به دختره محبت میکرد یا هواش رو داشت ..کلا ادم وفادار اما سردی بود که زبون تلخی داشت .. بازیگر خیلی خوب تونسته بود همه ی اینها رو درکنار هم نشون بده ..

جالب اینجا بود که هرچی سریال جلوتر میرفت ..بیننده بیشتر این شخصیت رو درک میکرد ..وواقعا یه جاهایی از ناراحتیش ناراحت میشد .مثلا وقتی برادر کوچیکه تو روش وایساد که نمیخوام اشپزی کنم ..واقعا دلم به حال تاکانا سوخت ..یا اونجاهایی که میساکی از علاقه اش یا برنامه هاش برای چیاکی میگفت وتاکانا میشنید ادم دلش به حال این بشر کباب میشد ..

جالبتر اینجا بود که مرد عمل هم بود ..قشنگ ومستقیم تو کاسه ی میساکی گذاشت که دوستت دارم ..کاری که میساکی خودش رو کشت ونتونست برای عشقش انجام بده ..

****

در اخر بهش نمره ی 8.5 رو میدم ..چون واقعا دیدنش بهم چسبید ..یه چند وقتی بود این جوری بکوب پای سریالی نشسته بودم ..به اونهایی هم که سریالهای سایر ملل رو میبنن توصیه میکنم حتما تو برنامه اتون بذارید ..البته اگه تحمل اخلاق گند تاکانا رو داشته باشید ..