نقد وبررسی سریال کره ای شرق بهشت از ساناز |East of eden

East of eden/2008

سریال کره ای شرق بهشت

سال 1960 دوپسر توی یک بیمارستان به دنیا میان.البته کاملا به سبک شاهزاده و گدا!!!

یکیشون پسر یه معدندار بزرگه که تقریبا تمام اهالی یه روستا کارگرهای معدنشن.یه مرد ظالم و به شدت خطرناک که کاملا از مردم بهره کشی میکنه.از اونطرف کارگرهابه سرکردگی سرکارگر باسواد و آزادیخواهشون شروع به اعتراض به شرایط نامناسب کاریشون کرده ان و دارن معدندار ظالمو نگران میکنن.معدندار همه چیزو زیر سر سرکارگر میدونه و دشمنی بین ایندو به جاهای باریک میکشه.

در این بین اتفاق ترسناکی میفته.پسر این دو دشمن در یک روز در یک جا به دنیا میان.معدندار همسر و پسرشو میبره و همسر سرکارگر انقدر پول نداره که مجبور میشه برای فرار ازپرداخت هزینه ها با بچه از بیمارستان فرار کنه ولی فاجعه ای رخ داده پرستاری که سابقا با معدندار رابطه داشته و برای سرپوش گذاشتن روی این رابطه ناچار شده بچه شو سقط کنه بخاطر نفرت شدیدش از معدندار انتقام بی رحمانه ای میگیره؛ بچه دو دشمن رو با هم جابجا میکنه!

کمی بعد سرکارگر در اثر یک انفجار عمدی در معدن کشته میشه و پسر معدندار که در اصل پسر سرکارگر بوده(میونگ هون)میشه پسر قاتل سرکارگر و پسر قاتل (دونگ ووک) میشه پسر مقتول و دونگ چول هم میشه برادر بزرگترش!!

داستان از اینجا به بعد به طرز عجیبی پیچیده میشه.میونگ هون ، پرنس نازپرورده ای که در رفاه کامله به شکل مرموزی عاشق دونگ چوله که یه بچه کارگر بیشتر نیست و حاضره هر کاری برای رضایت دونگ چول انجام بده و از اونطرف دونگ ووک که باید غرق در ناز و نعمت باشه همراه دونگ چول محکوم به زندگی خیلی سختی شده و چون تاحدی ذات زیاده خواه و شرارت طلب پدرشو به ارث برده مدام برای دونگ چول دردسر درست میکنه و نهایتا با یه خرابکاری سنگین که دونگ چول مجبور میشه به گردن بگیره باعث میشه دونگ چول ناچار به ترک کره و رفتن به ماکائو بشه اونم تو سن 15-16سالگی.خلاصه اینکه دونگ چول هستی و زندگی و جون و جوونی شو میزاره روی برادری که برادرش نیست که هیچ، پسر قاتل باباشم هست و دونگ ووک با پولی که دونگ چول میفرستاده درس میخونه تا دادستان بشه و انتقام پدرشونو از معدنداری بگیره که در اصل پدر واقعیشه...

داستان تازه از اینجا به بعد توی دور میفته...از جایی که دونگ چول بعد از سالها دربدری و کارگری در ماکائو درگیر عشق دختر بسیار زیبا و زبروزرنگی به اسم یونگ ران میشه که دختر رییس یکی از بزرگترین باندهای مافیایی شرق آسیاست و نه تنها فاصله اش با دونگ چول به قدر فاصله ماه تا زمینه بلکه نامزدی هم داره که کاملا مورد تایید پدر مافیاییشه.این عشق به ظاهر نافرجام اما پای دونگ چولو به باند مافیایی رییس باز میکنه و زندگی دونگ چول وارد مسیر تقریبا غیر قابل برگشتی میشه به طوریکه بعد از گذشت چند سال، گویی پسر رییس باند باشه تقریبا همه چیز رو در دست داره...

از اونطرف میونگ هون و دونگ ووک همچنان درگیر سرنوشت مشترکشونن و لذا هر دو عاشق یه دختر شده ان.جنگ ایندو سر از جهنم درمیاره بخصوص وقتی میونگ هون با نامردی دختر رو به چنگ میاره و همه چیز رو تقریبا تا مرز نابودی کامل پیش میبره...

دشمنی ها به بالاترین حد ممکن میرسه.دختری که تا بن دندان از میونگ هون متنفره و به همون اندازه عاشق دونگ ووکه،میره تو خونه دشمن خونی معشوقش ودر حالیکه فرزند میونگ هون رو بارداره با ابراز نفرت دائمی از همسر اجباریش قلب میونگ هون رو هر روز و هرروز، مملو از نفرت بیشتری نسبت به خانواده واقعیش میکنه.از طرفی دونگ ووک عشقشو از دست داده؛ سوای همه چیزهای دیگه ای که تو این سالها حسرتشونو داشته و مال میونگ هون بوده ان حالا اون،عشقش رو هم صاحب شده و دونگ ووک بخاطر فقرش و ناتوانیش دوباره مثل همیشه بازنده شده.

اینجوری میشه که همه در خفا و آشکارا برای هم خنجر تیز میکنن تا وقتی دونگ چول کسی که به طرز غریبی و علی رغم همه دشمنی ها ، عشق هر دو برادره، به کره برمیگرده...

این سریال ، داستان جالبی داشت که از درونمایه انتقام به شکل فوق العاده ای بهره برده بود.انتقام در این سریال شما رو به وحشت مینداخت.مادری که بدلیل نفرت از قاتل همسرش،پسر اون ادم رو لعن و نفرین میکرد؛ پسر خودشو! مردی که بدلیل ذات پستش سالها زندگی پسر دشمنشو جهنم میکرد؛ زندگی پسر خودشو! پسری که همه عمر پسر قاتل پدرشو از خودش میروند؛ برادر خودشو،و تمام فکر و ذکرش نجات زندگی برادری بود که برادرش نبود و پسر قاتل پدرش بود!!! در هم تنیدگی روابط عجیب و تکون دهنده بود.بخصوص وقتی پرده از این راز برداشته شد.بازی بازیگرها توی هر چه بزرگتر نشون دادن این شوک بسیااار موثر بود.

سانگ سئون هون؛ بازیگر نقش دونگ چول رو همه مون میشناسیم.اساسا از زمان سریال پاییز در قلب من هر جا نقشی قرار باشه بدون هیچ اکت خاصی جگر بیننده رو خون کنه درحالیکه همچنان وجهه قوی و مردانه کاراکتر حفظ بشه، تجربه ثابت کرده

باید رفت سراغ ایشون.در این نقش، البته که مثل همیشه،عالی بود.نقش بیش از اندازه پر کار و سخت بود و چه به لحاظ روحی و چه به لحاظ فیزیکی فشار سنگینی به بازیگر وارد میکرد.بخصوص که تعداد قسمتهای سریال هم بالا بود.

یئون جانگ هون؛ بازیگر دونگ ووک رو تا قبل از این سریال اصلا نمیشناختم.بعدا توی سریال ماسک دیدمش و فهمیدم نقش اساسا بد، انگار اصلا برازنده ایشونه.اینجا هم بیشتر از اینکه خاکستری باشه تیره بود.از نیمه داستان به بعد به شکل عصبی کننده ای بد شد و هر چه داستان رو به آخر رفت، بخصوص از وقتی معلوم شد پسر بدمن داستانه لحظه به لحظه بدتر هم شد اما بازیش خوب و باور پذیر بود.ناکامی های کاراکترش رو که تمومی نداشت خیلی خوب به تصویر کشیده بود.

و اما به نظر من ستاره این سریال، پارک هه جین!!!! باریگر نقش میونگ هون...چقققققققدر این بازیگر در این سریال عالی بود.چقققققدر نقشش سنگین بود و به چه زیبایی و کمالی هم به تصویر کشیده شده بود.همه مون میدونیم این آقا استاد نقشهای حساس و خاص زیرپوستیه که یکم هم تعادل روانی نداشته باشه.اینجا اما،نقشش عجیب خاص بود!در این داستان این بازیگر از اوج خودخواهی و حیوون صفتی که صرفا تقلیدی از سایه پدرش بود به نقطه صفر بی حسی مطلق که حاصل نفرت همسرش و حتی خودش از خودش بود! رسید و بعد به قهقرای افسردگی و ناکامی و حیرت و حسرت شدیدی سقوط کرد که ناشی از فهمیدن حقیقت بود و همه این حس ها رو چنان زیبا به تصویر کشیده بود که حد نداشت.این بازیگر در این سریال ستودنی بود.

از موسیقی کار راضیم.به طور کلی کره ای ها برای سریالهای بالای 30قسمتشون خیلی از خودشون مایه میزارن و کار درست و درمونی از آب درمیارن؛ با اینهمه نمیتونم از یه ایراد گل درشت اعصاب خرد کن به سادگی بگذرم.لی داهه یکی از بازیگرهای اصلی این سریال بود که با داستان کامل و پر طول و تفصیلی پا به قصه گذاشت.هه رین دختر زیبا و باهوش و برجسته ای که با دونگ ووک دوست شد و به شکل جالبی قاطی زندگی دونگ چول شد.خود من به شخصه فکر میکردم انشالله تعالی قراره یونگ ران سایه سنگینشو از روی زندگی این بدبخت جمع کنه و دونگ چول با این پرنسس به یه زندگی آروم و درستی برسه اما گویا، گفته شد، یعنی همون موقع ها یه زمزمه هایی شد که سر سناریو و کم شدن نقش، بین این خانوم و کارگردان اختلافاتی افتاد و لذا این خانوم وجود پرنعمتشون رو از دونگ ووک بدبختم دریغ کردن و خیلی یه هویی غیب شدن!!!!!!

جز این ایراد،بطور قطع به جز پایان بندی، دیگه به سریال ایراد خاصی وارد نمیدونم و موکدا تاکید میکنم سریال زیبا و پرکاریه و خط داستانی قوی و خوبی داره.

خطر لوث شدن داستان:

نمیتونستم این مسئله رو جز ایرادها بدونم ولی واقعیت اینه که از لو رفتن ماجرای عوض شدن بچه ها اونم در همون بدو وقوع، هنوزم دمغم.کاش این مسئله رو همراه کاراکترها میفهمیدیم.فکر کنید چقققدر جالبتر میشد.این که تمام مدت میدونستم همه روابط داره اشتباهی پیش میره ناراحتم میکنه.داستان میتونست به مراتب مهیجتر بشه اگر نویسنده کمی صبورتر بود...

داستان بدلیل زندگی کثیف بدمن قصه از یجایی به بعد، خیلی پرپیچ و خم شد.میونگ هون دختری رو که عاشقش بود دزدید و با تعرض بهش وادارش کرد باهاش ازدواج کنه.توی شروع ازش متنفریم و میگیم غاصبه و دزده و نامرده و ...جی هیون اما دمار از روزگار این بیچاره دراورد و توی بدی،گوی سبقت از پدرشوهر گرامی هم حتی ربود و اواخر داستان کار به جایی رسید که این شک نزدیک به یقین ایجاد شد که اساسا جی هیون فرزند شین ته هوان و خواهر ناتنی دونگ ووکه!!!خودم به شخصه اواخر قصه از میونگ هون بدلیل اینکه مانع یک پیوند ناخجسته شد ممنون بودم.

بازی های درخشان و سکانسهای فوق العاده در این سریال زیاده اما خودم بی اغراق عاشق تمام قسمتهایی بودم که میونگ هون به گدایی محبت میومد سراغ مادر واقعیش و رونده میشد و فقط گریه میکرد...میونگ هون اولین کسی بود که واقعیت رو فهمید.پسری که همه عمر متنفر بود از اینکه فرزند یک دیوه، دیوی که این پسر احساساتی و مهربون رو لایق خودش نمیدونست و مدام میکوبیدش و میونگ هون در حسرت شنیدن تعریف کوچکی از پدرش دست به هر کاری میزد...فهمیدن این حقیقت و حجم عظیم بیهودگی تمام اون سالهای تلخ، میونگ هون رو از هم پاشید. پسر خونگرم و مهربونی که اتفاقا به طرز غریبی از هر جهت به پدر واقعیش شبیه بود!!

غم انگیزه چون شین ته هوان بعد از فهمیدن حقیقت میخواست دونگ ووک رو برگردونه و حتی سعی کرد میونگ هون رو بکشه!!! شرایط این کاراکتر در 1/5پایانی قصه،عجیب دردناک بود.

این سریال ساخته سال 2008ه و خوب طبیعتا از خیلی جهات قدیمی به نظر میرسه.دوست خوبی تمایل به خوندن خلاصه اش داشت و این خلاصه بخاطر ایشون تهیه شد با اینهمه دلم میخواد تماشای این سریال قوی و تاثیرگذار رو به همه شما دوستان خوب توصیه کنم.چنانچه از پایان تلخ نمیترسید و طولانی بودن قصه یا کمی قدیمی بودن تکنیکهاش اذیتتون نمیکنه تماشاش بهتون توصیه اکید میشه.

موفق باشید.

دانلود موسیقی متن این سریال در کانال تلگرام

صفحه اینستای نقد کره

@naghdkoreh

*******

کانال تلگرام نقد کره

آخرین نطرات

هدایت به بالای صفحه

اسلاید شو